جدول جو
جدول جو

معنی مهره باز - جستجوی لغت در جدول جو

مهره باز
آنکه شطرنج یا تخته نرد بازی می کند، کنایه از حقه باز
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
فرهنگ فارسی عمید
مهره باز
(دَ نِ نَنْ دَ / دِ)
مهره بازنده. که با مهره نرد یا شطرنج بازد:
بسان بلعجبی مهره باز استادم
نگه کنی به من این خانه پاک و دیگر پاک.
سوزنی.
ملک توران مهره کردار است بر روی بساط
رای ملک آرای تو بر مهره ماهر مهره باز.
سوزنی.
کعبه در تربیع همچون تخته نرد مهره باز
کعبتین تنها و نراد انسی و جان آمده.
خاقانی.
، شعبده و حقه باز. (آنندراج). چشم بند. مشعبد:
یکی مهره بازاست گیتی که دیو
ندارد به ترفند او هیچ تیو.
عنصری.
که در مهر او کینۀ تست ازیرا
که بسته ست چشم دل این مهره بازش.
ناصرخسرو.
ای چرخ مشعبد چه مهره بازی
وی خامۀ جاری چه نکته سازی.
مسعودسعد.
به قهر خصم تو کردند کارهای عجیب
چو مهره باز و چو بازیگر آسمان و زمین.
امیرمعزی (از آنندراج).
پیش طبع مهره بازش شعبده نتوان نمود
گوشۀ شش بیشی این نه حقۀ مینا دهد.
جمال الدین عبدالرزاق (از آنندراج).
مهره باز روزگار کهربای سوده بر عارض گل رعنای رخسار پراکند. (سندبادنامه ص 156).
گذر بر مهر کن چون دلنوازان
به من بازی مکن چون مهره بازان.
نظامی.
مشعبد شد این خاک نیرنگ ساز
که هم مهره دزد است و هم مهره باز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
مهره باز
آنکه با مهره ها حقه بازی کند حقه باز مشعبد: بقهر خصم تو کردند کارهای عجیب چو مهره نباز و چو بازیگر آسمان و زمین. (امیر معزی)
فرهنگ لغت هوشیار
مهره باز
قمارباز
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
فرهنگ فارسی معین
مهره باز
شطرنج باز، نراد، حقه باز، کلک، مکار
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رَ / رِ)
عمل مهره باز، حیله گری. (آنندراج). فریب و مکر و حیله بازی. (ناظم الاطباء). شعبده. شعوذه. چشم بندی:
نراد طرب به مهره بازی
از دست بنفش کرده ران را.
خاقانی.
مشعبذ افلاک را مهره بازی چون مهره به بازی داشتی. (سندبادنامه ص 304).
- مهره بازی کردن، حیله گری کردن:
شاه با خصم حقه سازی کرد
مهره پنهان و مهره بازی کرد.
نظامی (هفت پیکر ص 124).
به ماری چومن مهره بازی مکن
نبرد آر و نیرنگ سازی مکن.
نظامی.
- مهره بازی کن، نراد:
شوخ و رعنا خرید نوش لبی
مهره بازی کنی و بوالعجبی.
نظامی.
- ، مشعوذ. شعبده باز
لغت نامه دهخدا
(مُ رِ)
تاجر خرده فروش. (؟) (ناظم الاطباء) (؟)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مهره بازی
تصویر مهره بازی
عمل و شغل مهره باز حقه بازی با مهره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره ساز
تصویر زهره ساز
خوشخوان خوش الحان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پهنه بازد پهنه بازد و کمندافکنی و چوگان باز ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
مهری ایست به اندازه برنجی با رنگ سپید که گویند هر ماری دو عدد از آن در درون سر دارد و غربال بندان دوتای از آن در سرکه افکنند بفاصله ای و آن دو در سرکه حرکت کنند تا بیکدیگر پیوندند، و این خاصیت در هر چیز آهکی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دارای مهره است ذی فقار. یا مهره داران. نام عام کلیه جانوران استخواندار جانورانی که دارای استخوان میباشد و بالمال صاحب تیره پشت (ستون فقرات) هستند استخوانداران ذی فقاران ذوفقاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره ساز
تصویر زهره ساز
خوش، خوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
سخيفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
Joker
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
farceur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
palhaço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
농담꾼
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
مسخرہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
ঠাট্টাবাজ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
ตัวตลก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
mcheshi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
ジョーカー
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
小丑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
ליצן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
pelawak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
Spaßmacher
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
मसख़रा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
burlone
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
bromista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
grappenmaker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
жартівник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
żartowniś
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
шутник
دیکشنری فارسی به روسی