جدول جو
جدول جو

معنی مهره باز - جستجوی لغت در جدول جو

مهره باز
آنکه شطرنج یا تخته نرد بازی می کند، کنایه از حقه باز
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
فرهنگ فارسی عمید
مهره باز
آنکه با مهره ها حقه بازی کند حقه باز مشعبد: بقهر خصم تو کردند کارهای عجیب چو مهره نباز و چو بازیگر آسمان و زمین. (امیر معزی)
فرهنگ لغت هوشیار
مهره باز
قمارباز
تصویری از مهره باز
تصویر مهره باز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مهره بازی
تصویر مهره بازی
عمل و شغل مهره باز حقه بازی با مهره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره ساز
تصویر زهره ساز
خوشخوان خوش الحان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پهنه بازد پهنه بازد و کمندافکنی و چوگان باز ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
مهری ایست به اندازه برنجی با رنگ سپید که گویند هر ماری دو عدد از آن در درون سر دارد و غربال بندان دوتای از آن در سرکه افکنند بفاصله ای و آن دو در سرکه حرکت کنند تا بیکدیگر پیوندند، و این خاصیت در هر چیز آهکی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه دارای مهره است ذی فقار. یا مهره داران. نام عام کلیه جانوران استخواندار جانورانی که دارای استخوان میباشد و بالمال صاحب تیره پشت (ستون فقرات) هستند استخوانداران ذی فقاران ذوفقاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره ساز
تصویر زهره ساز
خوش، خوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسخره باز
تصویر مسخره باز
Joker
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ঠাট্টাবাজ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جره باز
تصویر جره باز
باز سفید و چست و چالاک و شکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکر باز
تصویر مکر باز
ستاوه باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جره باز
تصویر جره باز
باز نر تیزپرواز، برای مثال بر اوج فلک چون پرد جره باز / که در شهپرش بسته ای سنگ آز؟ (سعدی۱ - ۱۴۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهره بازچیدن
تصویر مهره بازچیدن
مهره چیدن: ... و از کم زنان دعوی مهره عجز باز نچینم
فرهنگ لغت هوشیار